آرسامآرسام، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

آرسام مامان

بدون عنوان

عید 93 مامان و بابا اشکان و خاله سبا و آرسامی 4 نفری با قطار رفتیم شیراز آخه مامان نمی تونست با ماشین سفر کنه.  روز 29 اسفند ساعت 11 صبح رسیدیم که عمو افشین اومد دنبالمون. ساعت 8.20 دقیقه شب سال تحویل میشد. همگی دور سفره نشستیم تا سال تحویل شد. مامان و بابا برای آرسامی لباس پلنگ صورتی و پارکینگ خریده بودند. مامان زهره ماشین و عمو افشین قایق. مامی و بابی هم 300000 تومان پول دادند. 7 فروردین هم با قطار برگشتیم تهران. ...
29 ارديبهشت 1393

شمال بهمن 92

بهمن 92 مامان با بابا اشکان با خاله سبا و آرسامی(طبق معمول اکیپ 4 نفره) رفتیم شمال محمودآباد. سفر سه روزه ای بود ولی خوش گذشت. این عکسی جنگل سی سنگان هست که آرسامی مامان فیگور عکس گرفته.   ...
29 ارديبهشت 1393

اظهار نظر در مورد کودک

دیروز مامان مگی رفت برای سونو غربالگری وقتی برگشت عکس بچه رو به آرسامی نشون دادم خیلی واکنش نشون نداد ولی عصر که بابا اشکان گفت آرسام ببین داداشت چه خوشگله اومد تو گوش من گفت مامان بچه الان که تو شکمته اصلاً هم خوشگل نیست تازه بو هم میده ولی حالا دنیا بیاد شاید خوشگل بشه. ...
21 اسفند 1392

اولین برف زمستانی

امروز 13/11/92 ما اولین برف زمستانی را حس کردیم و آرسامی مامان خوشحال از اینکه به مهدکودک نمی ره. صبح گریه می کنه می گه مامان من مهد نمی رم بهش می گم پس چرا روزهای دیگه که مامی حاضرت می کنه با خوشحالی و خنده میری می گه آخه می دونم مامی من و مجبور میکنه برم منم باهاش بحث نمی کنم ولی امروز که شما نمی ری اداره منم نمی رم مهد. دیروزم به پسملم می گم مامان اگه نی نی دنیا بیاد باید تو کمکم کنی غذاش بدی، پمپرزش و بیاری می گه مامان ببخشیدا ولی فکر کنم شما و بابا مامان بابای ما هستید و باید کارهای ما رو انجام بدید نه من. منم دیگه ساکت شدم با این استدلال. ...
15 بهمن 1392

مهدکودک

آرسام جان امروز می خواست بره مهدکودک مامانم به آرسام می گه الان دعا می کنم که امروز بهت جایزه بدن. آرسامیم می گه مامانی شما دعا کن برف سنگین بیاد مهد تعطیل بشه جایزه نمی خوام. نمی دونم چرا هرکار می کنیم به مهد علاقه مند نمی شه. ...
21 دی 1392

شیرین زبونی آرسامی

امروز آرسامی با مامان مگی دعواش شد و وقتی بابا اشکان زنگ زد آرسامی تلفن رو به مامان نداد. بعدشم که قطع کرد به مامان گفت خوب شد ندادم بهت که بابا باهات حرف بزنه حالا برو بشین به کارای بدی که کردی فکر کن. گفت منم تا بهشت باهات قهر هستم. امان از دست بچه های امروزی. ...
7 دی 1392